مقدمه
تصمیمگیری یکی از حیاتیترین فرآیندها در سازمان است؛ اغلب موفقیت یا شکست یک کسبوکار به کیفیت تصمیماتی بستگی دارد که مدیران میگیرند. اما در دنیای امروز با پیچیدگیهای زیاد، تغییرات سریع بازار، دادههای فراوان و فشار زمان، تصمیمگیری آسان نیست. مدیران نهتنها باید عوامل مختلف محیطی، انسانی، فنی و مالی را در نظر بگیرند، بلکه باید سریع واکنش دهند و تصمیمهایی اتخاذ کنند که پایداری، انعطاف و اثربخشی داشته باشد.
در این شرایط، الگوریتمهای هوشمند و یادگیری ماشین میتوانند بهعنوان دستیاران قدرتمند در فرآیند تصمیمسازی عمل کنند. اما نکته کلیدی این است که نه انسان حذف شود و نه الگوریتمها به تنهایی تصمیم بگیرند؛ بلکه ترکیب هماهنگ مدیران با الگوریتمها بهترین خروجی را به همراه خواهد داشت. این همان چیزی است که «تصمیمسازی تطبیقی» مینامیم.
در این مقاله، ابتدا مفهوم تصمیمسازی تطبیقی را بررسی میکنیم، سپس نقش مدیران، نقش الگوریتمها، معماری ترکیبی تصمیمسازی، دادههای مورد نیاز، کاربردها، مزایا و چالشها را بررسی مینماییم و در نهایت با چند نمونه واقعی پایان میدهیم.
مفهوم تصمیمسازی تطبیقی (Adaptive Decision-Making)
«تصمیمسازی تطبیقی» به معنای توانایی یک سیستم تصمیمگیری برای تطابق با تغییرات محیطی و شرایط نوظهور است، بهگونهای که تصمیمات همیشه از یک قالب ثابت پیروی نکنند بلکه با دادهها، بازخوردها و تغییرات محیطی تنظیم شوند.
تعریف و ماهیت تطبیقپذیری در تصمیمگیری
در تصمیمسازی تطبیقی:
-
سیستم و مدیران براساس اطلاعات جدید میتوانند تصمیمات خود را بهروزرسانی کنند
-
خطاها و بازخوردهای پیشین در تصمیمات آتی تأثیر میگذارند
-
استراتژیها با شرایط محیطی، بازار و رفتار کاربران تطبیق مییابند
به عبارت دیگر، تصمیمسازی دیگر «یکبار تصمیم بگیر و اجرا کن» نیست، بلکه فرآیندی پویا، چرخشی و تطبیقپذیر است.
تفاوت با تصمیمسازی ثابت یا قواعدی
در مدلهای تصمیمسازی ثابت یا مبتنی بر قواعد، تصمیمات بر پایه فرمولها یا معیارهای از پیش تعریفشده گرفته میشوند. این مدلها در شرایط پایدار خوب عمل میکنند اما قابلیت انعطاف در مواجهه با تغییرات را ندارند.
تصمیمسازی تطبیقی اما:
-
با داده جدید یاد میگیرد
-
میتواند خطاهای گذشته را اصلاح کند
-
در مواجهه با شوکها و تغییرات ناگهانی نیز عملکرد بهتری دارد
نقش مدیران در فرآیند تصمیمسازی هوشمند
بسیاری تصور میکنند که وجود هوش مصنوعی به معنای حذف نقش مدیران است؛ اما واقعیت دقیقاً برعکس است. در مدل تصمیمسازی تطبیقی، مدیران همچنان نقش کلیدی دارند و الگوریتمها نقش کمکی بهبوددهنده را ایفا میکنند.
مزایای تجربه، شهود و قضاوت انسانی
-
شناخت زمینهای: مدیران با زمینه کسبوکار، فرهنگ سازمانی و شرایط بازار آشنایند
-
شهود در شرایط ناآشنا: در مواجهه با شرایطی که داده کافی وجود ندارد، انسان میتواند تصمیم بگیرد
-
ارزشهای اخلاقی و انسانی: انسان میتواند معیارهایی مانند عدالت، اخلاق و فرهنگ را در تصمیم لحاظ کند
محدودیتهای شناختی و تعصبهای انسانی
با این حال، انسان ذاتاً محدودیتهایی دارد:
-
حجم زیاد دادهها در دوره کوتاه، ممکن است فرد را گیج کند
-
تعصبات ناخودآگاه مثل گرایش به تجربیات گذشته
-
خطاهای تصمیمی در شرایط پراسترس
-
ناتوانی در تحلیل همزمان صدها فاکتور متغیر
در اینجا است که الگوریتمها میتوانند یاریرسان باشند و نقاط ضعف انسانی را جبران کنند.
نقش الگوریتمها در تصمیمسازی تطبیقی
الگوریتمهای هوش مصنوعی، با توان تحلیل دادههای بزرگ، الگوها، پیشبینیها و بهینهسازی، به تصمیمگیری تطبیقی کمک شایانی میکنند. آنها نباید جایگزین کامل انسان شوند، بلکه باید در کنار انسان کار کنند.
الگوریتمهای حمایتی (Decision Support Systems)
سیستمهای پشتیبان تصمیم یا Decision Support Systems (DSS) ابزارهایی هستند که به مدیران کمک میکنند دادهها و تحلیلها را در تصمیمهای پیچیده بهکار برند. این سیستمها:
-
دادهها را جمعآوری و تحلیل میکنند
-
نتایج احتمالی را شبیهسازی میکنند
-
گزینههای مختلف را با شاخصهای ارزیابی به مدیران نشان میدهند
در تصمیمسازی تطبیقی، DSS مبتنی بر مدلهای پیشبینی و بهینهسازی عمل میکند و مدیر را راهنمایی میکند.
الگوریتمهای پیشبینی، بهینهسازی و یادگیری تقویتی
-
پیشبینی (Prediction): الگوریتمهایی که وضعیت آینده را بر اساس دادههای گذشته پیشبینی میکنند، مانند پیشبینی فروش، تقاضا، خرابی یا رفتار مشتری
-
بهینهسازی (Optimization): الگوریتمهایی که بهترین ترکیب ممکن از گزینهها را بر اساس معیارهای متعدد محاسبه میکنند
-
یادگیری تقویتی (Reinforcement Learning): الگوریتمهایی که با آزمون و خطا یاد میگیرند تصمیمهایی را اتخاذ کنند که در طول زمان بیشترین پاداش را به همراه دارد
در تصمیمسازی تطبیقی، این الگوریتمها میتوانند پیشنهادهای تصمیمی ارائه دهند، گزینهها را رتبهبندی کنند یا حتی در برخی شرایط، تصمیم خودکار بگیرند (با نظارت انسانی).
معماری ترکیبی تصمیمسازی — چگونه مدیر و الگوریتم همکاری میکنند؟
برای اینکه تصمیمسازی تطبیقی در عمل موفق باشد، باید معماری سیستم تصمیم به گونهای طراحی شود که هم مدیر و هم الگوریتم بتوانند بهصورت هماهنگ عمل کنند.
سیستمهای نیمهخودکار تصمیم
در این مدل:
-
الگوریتم تحلیل داده را انجام داده و گزینههای ممکن را ارائه میدهد
-
مدیر گزینهها را بررسی کرده، وزنها یا اولویتها را تنظیم میکند
-
تصمیم نهایی با تعامل انسان و ماشین گرفته میشود
یعنی ماشین پیشنهاد میدهد، انسان انتخاب میکند.
حلقه بازخورد انسانی – الگوریتم
یک روند موفق تصمیمسازی تطبیقی شامل حلقه بازخورد است:
-
مدل پیشنهاد میدهد
-
مدیر انتخاب میکند یا تنظیم میکند
-
نتیجه اجرا میشود و دادههای واقعی به مدل برمیگردند
-
مدل بازآموزی میشود و حساسیت خود را افزایش میدهد
این چرخه مداوم باعث میشود که سیستم هر بار دقیقتر شود و با شرایط جدید تطبیق یابد.
دادهها و شاخصهای کلیدی برای تصمیمسازی تطبیقی
بدون داده، حتی هوشمندترین الگوریتمها نیز کارایی نخواهند داشت. تصمیمسازی تطبیقی بر پایه تحلیل دقیق دادههای سازمانی استوار است. هر چه دادهها غنیتر، بهروزتر و دقیقتر باشند، تصمیمهای حاصل از ترکیب مدیر و الگوریتم نیز اثربخشتر خواهد بود.
جمعآوری دادههای عملیاتی
دادههای مورد استفاده در تصمیمسازی تطبیقی میتوانند از منابع مختلفی تأمین شوند:
-
دادههای فروش و بازاریابی (فروش روزانه، نرخ تبدیل، هزینه جذب مشتری)
-
دادههای تولید (میزان خروجی، کیفیت، توقفات تولید)
-
دادههای منابع انسانی (عملکرد کارکنان، رضایتمندی، غیبتها)
-
دادههای مالی (درآمد، هزینهها، سود، زیان)
-
دادههای بیرونی (تحلیل رقبا، روند بازار، وضعیت اقتصادی)
هر بخش از سازمان میتواند یک پایگاه غنی از داده برای الگوریتمها باشد، به شرطی که دادهها با کیفیت و ساختارمند باشند.
KPIهای پیشگو و دادههای پیشبینیگر
یکی از مهمترین چالشها، شناسایی دادههایی است که نهتنها توصیفکننده وضعیت فعلی هستند بلکه به تصمیمگیری آینده کمک میکنند. اینها همان «شاخصهای پیشگو» هستند، مانند:
-
ترافیک وبسایت: که میتواند فروش آینده را پیشبینی کند
-
رفتار مشتری: مانند تعداد کلیکها، زمان ماندگاری در سایت
-
دادههای خرید قبلی: که برای پیشبینی خرید مجدد استفاده میشود
-
نوسانات قیمت بازار: برای تنظیم قیمتگذاری تطبیقی
انتخاب این شاخصها نیازمند تخصص هم در زمینه کسبوکار و هم در علم داده است.
اعتبارسنجی و پاکسازی داده
یکی از دلایل شکست سیستمهای هوشمند، استفاده از دادههای ناسالم است. پیش از آموزش یا بهکارگیری الگوریتمها، باید:
-
دادههای ناقص یا اشتباه شناسایی و حذف شوند
-
دادهها نرمالسازی شده و بهصورت استاندارد درآیند
-
منطق جمعآوری دادهها مورد بررسی قرار گیرد (مثلاً دادهای که هر ۱۰ دقیقه ثبت میشود با داده روزانه سازگاری ندارد)
داده بد منجر به تصمیم بد میشود؛ حتی اگر از بهترین مدل استفاده کنید.
کاربردهای تصمیمسازی تطبیقی در کسبوکارها
تصمیمسازی تطبیقی فقط یک مفهوم نظری نیست. در عمل، بسیاری از شرکتها از آن برای بهبود فرآیندهای کلیدی خود استفاده میکنند و نتایج قابلتوجهی بهدست میآورند.
قیمتگذاری پویا (Dynamic Pricing)
یکی از بارزترین کاربردهای تصمیمسازی تطبیقی، در حوزه قیمتگذاری است. سیستم میتواند:
-
بر اساس رفتار مشتری، نرخ تقاضا، موجودی و قیمت رقبا
-
قیمت کالا یا خدمات را در لحظه تغییر دهد
برای مثال، دیجیکالا، اسنپفود یا شرکتهای هواپیمایی از این روش برای بیشینهسازی درآمد استفاده میکنند. الگوریتم قیمت پیشنهاد میدهد، اما در برخی شرایط خاص، مدیر میتواند آن را کنترل یا تعدیل کند.
مدیریت موجودی و زنجیره تأمین
با ترکیب الگوریتمهای پیشبینی فروش و بهینهسازی سطح موجودی، میتوان:
-
موجودی کالاها را در انبار به حداقل ممکن رساند
-
از کمبود یا مازاد اجناس جلوگیری کرد
-
سفارشگذاری را هوشمندانهتر انجام داد
این تصمیمات معمولاً ترکیبی از تحلیل داده و تجربه مدیر تدارکات هستند.
استراتژی بازاریابی و تخصیص منابع
با تحلیل رفتار مشتری و پیشبینی اثربخشی کمپینها، میتوان:
-
منابع تبلیغاتی را بین کانالها بهصورت تطبیقی تخصیص داد
-
برای گروههای مختلف مشتری، پیامهای متفاوتی ارسال کرد
-
کمپینهای غیربازده را بهموقع متوقف کرد
مدیر بازاریابی از خروجی الگوریتمها استفاده میکند اما با دید انسانی و تجربه، تصمیم نهایی را اتخاذ میکند.
تصمیمات انسانی–ماشینی در خدمات مشتری
در حوزه پشتیبانی، تصمیمسازی تطبیقی میتواند:
-
اولویتبندی درخواستها بر اساس میزان اهمیت مشتری انجام دهد
-
پاسخهای اولیه را با استفاده از NLP ارائه دهد
-
تشخیص دهد که کدام درخواست نیاز به دخالت انسانی دارد
در اینجا الگوریتمها مقدمات را فراهم کرده و کارشناسان انسانی پاسخهای دقیقتر را ارائه میدهند.
مزایای تصمیمسازی تطبیقی برای سازمانها
ترکیب هوش انسانی با هوش مصنوعی در تصمیمگیریها مزایایی فراتر از صرفاً سرعت یا دقت دارد. این رویکرد، توان رقابتی سازمان را ارتقاء میدهد و پایهای برای آیندهای انعطافپذیرتر فراهم میسازد.
سرعت تصمیم، تطبیق با تغییرات محیط
در محیطهای پرشتاب امروزی، سرعت تصمیمگیری مزیت رقابتی است. سیستمهای تطبیقی:
-
تحلیل دادهها را در لحظه انجام میدهند
-
سریعاً پیشنهاد تصمیم ارائه میکنند
-
قابلیت واکنش فوری به تغییرات بازار را دارند
مدیران نیز میتوانند از این سرعت استفاده کرده و با اعتماد بیشتری تصمیم بگیرند.
کاهش خطاهای انسانی
انسانها تحت فشار، خستگی یا سوگیری، ممکن است تصمیمات نادرست بگیرند. اما الگوریتمها:
-
پایدارتر و بدون احساس عمل میکنند
-
میتوانند اشتباهات رایج را کاهش دهند
-
با بازخورد مداوم بهبود مییابند
وقتی تصمیمگیری ترکیبی باشد، انسان بر پایه خروجی منطقی مدلها عمل میکند و احتمال خطا کاهش مییابد.
تصمیمات دادهمحور با اعتبار بیشتر
در گذشته بسیاری از تصمیمات بر پایه حدس و گمان یا تجربه شخصی بود. امروزه، تصمیمگیری تطبیقی باعث میشود:
-
تصمیمات مستند به داده و شفاف باشند
-
بتوان تصمیمات را تحلیل، پیگیری و بهینه کرد
-
اطمینان سازمانی نسبت به فرآیندهای مدیریتی افزایش یابد
چالشها و موانع در ترکیب مدیران و الگوریتمها
با تمام مزایایی که تصمیمسازی تطبیقی ارائه میدهد، مسیر اجرای آن بدون چالش نیست. پیادهسازی این رویکرد در سازمانها با موانع فرهنگی، فنی و ساختاری روبروست. شناخت این چالشها و ارائه راهحل مناسب، کلید موفقیت در استفاده مؤثر از این فناوریهاست.
مقاومت مدیران یا کارکنان
یکی از رایجترین موانع، مقاومت در برابر تغییر است. بسیاری از مدیران یا کارکنان ممکن است:
-
از جایگزینی احتمالی خود با سیستمهای هوشمند بترسند
-
به دقت یا قابلیت اعتماد الگوریتمها شک داشته باشند
-
نسبت به تصمیمات دادهمحور دید منفی داشته باشند
این نگرانیها طبیعیاند و راهحل آنها «شفافسازی نقش الگوریتمها» است. تأکید بر اینکه الگوریتمها نقش پشتیبان دارند، نه جایگزین، و تصمیم نهایی همچنان انسانی باقی میماند.
تفسیرپذیری الگوریتمها (Explainability)
بسیاری از الگوریتمهای پیشرفته مانند شبکههای عصبی عمیق، «جعبه سیاه» هستند. یعنی:
-
خروجی آنها دقیق است، اما دلیل و منطق تصمیمگیری شفاف نیست
-
مدیران برای اعتماد به آنها، نیاز به درک چرایی دارند
به همین دلیل، استفاده از الگوریتمهای قابل تفسیر (مانند درخت تصمیم یا مدلهای سادهتر)، یا ابزارهای Explainable AI (مانند SHAP، LIME) بسیار حیاتی است.
خطر تصمیمگیری خودکار بدون نظارت
در برخی شرایط، اگر تصمیمگیری بهطور کامل به الگوریتم سپرده شود، ممکن است تصمیمهای نادرستی اتخاذ شود. بهخصوص در شرایط بحرانی یا نادر که الگوریتمها تجربه کافی ندارند.
بنابراین، باید همواره سطحی از نظارت انسانی در فرآیند حفظ شود. ترکیب تصمیمگیری انسان و ماشین، راهحل بهینه است، نه حذف یکی از آنها.
بهترین شیوهها برای پیادهسازی تصمیمسازی تطبیقی
برای موفقیت در پیادهسازی تصمیمسازی تطبیقی، سازمانها باید بهجای ورود ناگهانی و کامل، مسیر تدریجی، مرحلهای و با تمرکز بر آموزش و ارزیابی مستمر را دنبال کنند.
پایلوت در مسأله کمریسک
شروع با پروژههای کوچک، در حوزههایی که ریسک پایینتری دارند، کمک میکند تا:
-
اعتماد به الگوریتمها بیشتر شود
-
تیمها با روش کار آشنا شوند
-
نتایج ملموس بهدست آید
مثلاً شروع با تصمیمات مربوط به تنظیم موجودی یا قیمتگذاری محدود.
آموزش و فرهنگسازی
بدون آموزش صحیح، حتی بهترین سیستمها نیز شکست میخورند. باید:
-
مدیران، تحلیلگران و کارکنان را با مفاهیم هوش مصنوعی، تحلیل داده و مدلسازی آشنا کرد
-
تفاوت بین پشتیبان تصمیم و تصمیمگیرنده توضیح داده شود
-
نمونههای موفق داخلی یا بینالمللی به اشتراک گذاشته شود
فرهنگ دادهمحور باید از سطوح بالا به پایین منتقل شود.
طراحی شفاف و کنترل انسانی
سیستم تصمیمسازی باید بهگونهای طراحی شود که:
-
خروجی الگوریتمها قابل فهم باشد
-
تصمیمگیرنده بتواند در مواقع لزوم دخالت کند یا الگوریتم را تنظیم کند
-
گزارشهای تحلیلی برای بررسی تصمیمات در دسترس باشند
این شفافیت باعث افزایش اعتماد و پذیرش سیستم توسط کاربران خواهد شد.
آینده تصمیمسازی تطبیقی در سازمانها
تصمیمسازی تطبیقی بهعنوان یکی از ستونهای اصلی آینده سازمانها شناخته میشود. این رویکرد در مسیر تکامل خود به سمت سیستمهای هوشمندتر، سریعتر و خودمختارتر پیش میرود.
هوش مصنوعی تقویتشده توسط انسان (Human-in-the-loop)
مدلهای آینده تصمیمسازی، بهجای حذف انسان، بر ترکیب تواناییهای انسان و ماشین تمرکز خواهند کرد. در این مدل:
-
الگوریتمها تصمیم اولیه را میسازند
-
انسان آن را بررسی، اصلاح یا تأیید میکند
-
بازخورد انسانی برای بهبود مدل استفاده میشود
این تعامل، بالاترین دقت و انعطافپذیری را بههمراه دارد.
تصمیمگیری بلادرنگ و تطبیقی خودکار
با پیشرفت تکنولوژی پردازش بلادرنگ و Edge AI، تصمیمگیریها:
-
بهصورت لحظهای و بدون تأخیر انجام خواهند شد
-
دادهها در محل تولید (مثلاً دستگاه یا حسگر) تحلیل میشوند
-
سیستم در لحظه تصمیم گرفته و واکنش نشان میدهد
این فناوری در سیستمهای حملونقل هوشمند، امنیت سایبری و اتوماسیون صنعتی کاربرد گستردهای خواهد داشت.
سیستمهای ترکیبی چند عاملی (Multi-agent systems)
در آینده، سیستمهای تصمیمسازی از چندین عامل هوشمند (Agent) تشکیل خواهند شد که:
-
هر یک مسئول یک بخش خاص از تصمیم هستند
-
با یکدیگر تعامل و همکاری میکنند
-
در صورت نیاز، از انسان راهنمایی میگیرند
این ساختار، پیچیدگی تصمیمگیری را کاهش داده و مقیاسپذیری سیستم را بالا میبرد.
نمونههای موفق در تصمیمسازی تطبیقی
شرکتهای فناوری
-
گوگل و متا: الگوریتمهای پیشنهاد محتوا بهصورت تطبیقی رفتار کاربران را بررسی کرده و محتوا را شخصیسازی میکنند. مدیران محصول، خروجیها را بررسی و تنظیم میکنند.
-
نتفلیکس: الگوریتمهای پیشنهاد فیلم بر اساس رفتار و ترجیحات کاربران، همراه با بازخوردهای انسانی از طریق تست A/B توسعه یافتهاند.
صنایع مالی و بانکی
-
بانکها: از مدلهای تطبیقی برای ارزیابی اعتبار مشتریان، تحلیل رفتارهای مالی مشکوک و تنظیم نرخ سود استفاده میکنند.
-
بورس و سرمایهگذاری: الگوریتمهای پیشبینی بازار و خرید/فروش خودکار با تأیید نهایی تحلیلگر انسانی.
خردهفروشیهای آنلاین
-
آمازون و علیبابا: از ترکیب الگوریتمهای یادگیری ماشین و تجربه تیمهای بازاریابی برای پیشنهاد قیمت، موجودی انبار و تبلیغات تطبیقی بهره میبرند.
تصمیمسازی تطبیقی هوشمحور
برای مدیران عامل، استراتژی، محصول، بازاریابی، عملیات، مالی و PMO که میخواهند سرعت، دقت و انعطاف تصمیمها را با ترکیب «انسان + الگوریتم» چندبرابر کنند.
دوره تخصصی هوش مصنوعی در کسب و کار به شما کمک میکند:
-
تصمیمها را از قواعد ثابت به چرخهای دادهمحور و پویا تبدیل کنید
-
شاخصهای پیشگو و نقشه داده موردنیاز تصمیمها را تعریف کنید
-
معماری انسان+ماشین و مرزهای دخالت انسانی را طراحی کنید
-
با یک پایلوت کمریسک شروع و بازگشت سرمایه را بسنجید
-
شفافیت مدلها و حاکمیت داده را تضمین کنید
-
چرخه بازخورد و بهبود مستمر تصمیمها را پیادهسازی کنید
-
نقشهراه استقرار مرحلهای و مدیریت تغییر را تدوین کنید
رویکرد دوره: کاربردی، دادهمحور، ابزار-بیطرف و قابل اجرا بر زیرساختهای فعلی سازمان.
مشاوره و ثبتنام:
۰۹۹۳۰۷۷۲۷۰۵ | ۰۲۱-۸۸۹۹۸۷۴۱
🌐 iranbmc.com
نتیجهگیری
تصمیمسازی تطبیقی ترکیبی هوشمندانه از شهود انسانی و قدرت پردازشی الگوریتمهاست. این رویکرد به سازمانها کمک میکند تا با سرعت، دقت و انعطاف بالا، در محیطهای متغیر تصمیم بگیرند.
در جهانی که دادهها بیوقفه تولید میشوند و تغییرات سریعتر از همیشه هستند، نمیتوان تنها به تجربه یا تحلیل سنتی بسنده کرد. اما هوش مصنوعی هم بدون دید انسانی کامل نیست. ترکیب این دو، یعنی مدیران + الگوریتمها، رمز موفقیت تصمیمگیری مدرن است.
سوالات متداول (FAQ)
۱. تصمیمسازی تطبیقی با تصمیمسازی سنتی چه تفاوتی دارد؟
تصمیمسازی سنتی بر پایه قواعد ثابت و تجربه انسانی است، در حالیکه تصمیمسازی تطبیقی با استفاده از دادههای بلادرنگ و الگوریتمها، تصمیمات را بهصورت پویا و قابل تنظیم میسازد.
۲. آیا الگوریتمها میتوانند جایگزین مدیران شوند؟
خیر. الگوریتمها مکمل مدیران هستند و با تحلیل دقیق داده، به تصمیمگیری کمک میکنند. نقش نهایی هنوز بر عهده انسان است.
۳. چه دادههایی برای تصمیمسازی تطبیقی نیاز است؟
دادههای عملیاتی، مالی، بازاریابی، منابع انسانی و حتی دادههای بیرونی مانند روند بازار یا رقبا میتوانند در این فرآیند نقش داشته باشند.
۴. چالش اصلی در پیادهسازی این رویکرد چیست؟
مقاومت فرهنگی، کمبود دانش داده، ضعف زیرساخت داده و تفسیرپذیری پایین الگوریتمها از چالشهای اصلی هستند.
۵. از کجا باید شروع کنیم؟
با یک پروژه پایلوت کوچک در یک مسأله کمریسک شروع کنید، دادهها را جمعآوری کرده و یک مدل ساده بسازید. سپس بهتدریج توسعه دهید.