انواع استراتژی برای شرکت ها
در حوزه استراتژی به خوبی تعریف شده که انواع استراتژی منحصر به فرد است. استراتژی در پایه و اساس هر تصمیمی باید در یک سازمان اتخاذ شود. اگر این استراتژی توسط مدیریت ضعیف انتخاب و تدوین شود، تأثیر عمدهای بر اثربخشی کارمندان در هر بخش سازمان دارد. استراتژی در چند مؤلفه مختلف یا “سطح/انواع استراتژی” تعریف میشود. این سطوح عبارتند از: استراتژی سطح شرکت، استراتژی سطح تجارت، استراتژی سطح عملکردی استراتژی شرکت با استراتژی تجارت و استراتژی عملکردی متفاوت است.
انواع استراتژیهای شرکتها:
-
استراتژی رشد (Growth Strategy): هدف اصلی این استراتژی، افزایش سهم بازار، درآمد، یا سودآوری شرکت است. این استراتژی میتواند به شکلهای مختلفی اجرا شود، از جمله:
-
نفوذ در بازار (Market Penetration): فروش بیشتر محصولات فعلی در بازارهای فعلی.
-
توسعه بازار (Market Development): فروش محصولات فعلی در بازارهای جدید.
-
توسعه محصول (Product Development): ارائه محصولات جدید در بازارهای فعلی.
-
تنوع (Diversification): ورود به بازارهای جدید با محصولات جدید.
-
-
استراتژی رقابتی (Competitive Strategy): این استراتژی بر نحوه رقابت شرکت در بازار متمرکز است. مایکل پورتر، یکی از برجستهترین نظریهپردازان استراتژی، سه استراتژی رقابتی اصلی را معرفی کرده است:
-
رهبری هزینه (Cost Leadership): تولید محصولات با کمترین هزینه ممکن برای ارائه قیمت رقابتی.
-
تمایز (Differentiation): ارائه محصولات یا خدمات منحصر به فرد با ارزش افزوده بالا.
-
تمرکز (Focus): تمرکز بر یک بخش خاص از بازار یا یک گروه خاص از مشتریان.
-
-
استراتژی ثبات (Stability Strategy): در این استراتژی، شرکت تلاش میکند تا وضعیت فعلی خود را حفظ کند و از تغییرات عمده اجتناب ورزد. این استراتژی معمولاً در شرایطی که بازار پایدار است و شرکت از عملکرد خود راضی است، اتخاذ میشود.
-
استراتژی انقباض (Retrenchment Strategy): این استراتژی زمانی به کار میرود که شرکت با مشکلات مالی یا عملیاتی مواجه شده است. هدف این استراتژی، کاهش هزینهها، فروش بخشی از داراییها، یا حتی خروج از برخی از بازارها است.
-
استراتژی نوآوری (Innovation Strategy): این استراتژی بر توسعه محصولات یا خدمات جدید، بهبود فرآیندها، و ایجاد مزیت رقابتی از طریق نوآوری تمرکز دارد. شرکتهایی که این استراتژی را دنبال میکنند، معمولاً سرمایهگذاری زیادی در تحقیق و توسعه انجام میدهند.
5 مثال از استراتژیهای شرکتها:
-
شرکت خودروسازی تسلا (Tesla): تسلا از استراتژی تمایز استفاده میکند. این شرکت با تمرکز بر فناوریهای پیشرفته، خودروهای برقی با عملکرد بالا، و طراحی نوآورانه، جایگاه منحصربهفردی در بازار خودرو ایجاد کرده است. در دوره MBA مدیران یاد میگیرند که چگونه با تمرکز بر ارزشآفرینی برای مشتریان و نوآوری، یک برند قدرتمند بسازند.
-
شرکت فروشگاهی والمارت (Walmart): والمارت نمونهای از شرکتهایی است که استراتژی رهبری هزینه را دنبال میکنند. این شرکت با بهرهگیری از مقیاس اقتصادی بزرگ، زنجیره تأمین کارآمد، و مدیریت دقیق هزینهها، محصولات خود را با کمترین قیمت ممکن به مشتریان ارائه میدهد. تحلیل این استراتژی در دوره DBA میتواند برای مدیران اجرایی در سطوح عالی مفید باشد.
-
شرکت نرمافزاری مایکروسافت (Microsoft): مایکروسافت در دورههای مختلف از استراتژیهای متفاوتی استفاده کرده است، اما همواره به استراتژی توسعه محصول توجه داشته است. این شرکت با سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه، محصولات جدیدی مانند ویندوز، آفیس، و سرویسهای ابری را به بازار عرضه کرده است. در دوره MBA دانشآموزان با تحلیل چنین مواردی میتوانند استراتژیهای مناسب کسبوکار خود را طراحی کنند.
-
شرکت فستفود مکدونالدز (McDonald’s): مکدونالدز در ابتدا با استراتژی تمرکز بر بازار فستفود فعالیت میکرد، اما به مرور زمان با تنوعبخشی به منو و حضور در بازارهای جدید، استراتژی رشد را نیز دنبال کرده است. این شرکت همچنین تلاش میکند با مدیریت دقیق زنجیره تأمین، هزینههای خود را کنترل کند. در دوره DBA به بررسی این نوع استراتژیها پرداخته میشود تا دید جامعتری به شرکتها داده شود.
-
شرکت دارو سازی جِنتِک (Genentech): جِنتِک با استراتژی نوآوری در زمینه بیوتکنولوژی و داروسازی فعالیت میکند. این شرکت با سرمایهگذاری فراوان در تحقیق و توسعه، داروهای جدید و نوآورانهای برای درمان بیماریهای مختلف تولید میکند. در دوره MBA و دوره DBA به اهمیت نوآوری و تأثیر آن بر رشد کسبوکارها پرداخته میشود.
همواره آمار دادههای کسبوکار که به استراتژی مربوط میشوند را رصد کنید. این دادهها بسته به اهداف سازمانی و نوع استراتژی متفاوت هستند. با این حال شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) زیر میتوانند گزینههای مناسبی برای پایش مستمر استراتژی باشند:
- هزینه محصولات فروختهشده
- ارزش طول عمر مشتری (مقدار پولی که مشتری در زمان ارتباط با شرکت هزینه میکند.)
- ترافیک وبسایت
- فروش منطقهای
- هزینه جذب مخاطب در شبکههای اجتماعی
- درگیری مخاطبان با شبکههای اجتماعی سازمان
- نرخ رضایت مشتریان
- میانگین ارزش خرید
- نرخ بازدهی کارمندان
- هزینه جذب مشتری جدید
- تعداد درخواستهای پشتیبانی از سوی مشتریان
- نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
- نرخ حفظ مشتری
- سود خالص
پایش مستمر دادههای کسبوکار به ارزیابی عملکرد استراتژی مورداستفاده کمک میکند. اگر بر اساس دادهها به اهداف یا شاخصهای کلیدی عملکرد نزدیک نشدهاید، میتوانید با اعمال اصلاحات روی راهبرد خود به مسیر صحیح بازگردید.