۱. مقدمه؛ دنیای امروز به چه نوع کسبوکاری نیاز دارد؟
جهان امروز با مجموعهای از چالشهای پیچیده روبروست؛ از فقر و بیکاری گرفته تا بحران آب و هوایی، تبعیض، نابرابری و شکاف دیجیتال. در چنین جهانی، دیگر کافی نیست یک کسبوکار فقط سودآور باشد. پرسشی که امروز بیش از هر زمان دیگری مطرح میشود این است: سود برای چه کسی؟ و با چه بهایی؟
در دهههای گذشته، نگاه سنتی به کسبوکار مبتنی بر سود صرف بوده است؛ به این معنا که موفقیت یک شرکت با اعداد و ارقام سود و سهم بازار آن سنجیده میشد. اما حالا، هم سرمایهگذاران، هم مشتریان، و هم نسل جوانتر کارآفرینان بهدنبال چیزی بیش از سودند—آنها بهدنبال اثرگذاری مثبت، معنا و مسئولیت اجتماعی هستند.
در این میان، مفهومی بهنام کسبوکار اجتماعی (Social Business) بهوجود آمده است؛ مدلی که در آن کسبوکار نهتنها برای کسب درآمد طراحی میشود، بلکه در دل خود، حل یک مسئله اجتماعی یا زیستمحیطی را نیز دنبال میکند.
امروزه برندهایی مانند TOMS، Patagonia، Ben & Jerry’s، Grameen Bank و حتی بعضی شرکتهای فناوری مانند Salesforce و Ecosia نشان دادهاند که میتوان بین «سود» و «ارزش انسانی» پیوند زد—و نهتنها دچار تضاد نشد، بلکه بهواسطهی این پیوند، قدرتمندتر و محبوبتر شد.
در ایران نیز، با رشد آگاهی اجتماعی، موجی از علاقهمندان، کارآفرینان و سرمایهگذاران نوظهور بهدنبال پاسخ به این پرسشاند: آیا میتوان از دل جامعه، برای جامعه، و با مشارکت مردم، کسبوکاری ساخت که هم پول دربیاورد و هم زندگی بهتر بسازد؟
۲. کسبوکار اجتماعی چیست؟
تعریفی جامع با رویکرد ارزشآفرینی دوگانه
کسبوکار اجتماعی نوعی بنگاه اقتصادی است که هدفش تولید درآمد پایدار از طریق ارائه محصول یا خدمت، همزمان با حل یک مشکل اجتماعی یا زیستمحیطی است. برخلاف خیریهها که برای رفع مشکل اجتماعی به کمکهای مالی تکیه دارند، کسبوکارهای اجتماعی تلاش میکنند با مدلی پایدار و مستقل از کمک خارجی، به تغییر اجتماعی دست یابند.
برای مثال، یک کسبوکار اجتماعی میتواند کارخانهای باشد که تنها زنان سرپرست خانوار را استخدام میکند، یا پلتفرمی باشد که کودکان مناطق محروم را به معلمان داوطلب وصل میکند، یا فروشگاهی که درآمد خود را صرف تجهیز مدارس روستایی میکند—و در همه این موارد، سود بهعنوان وسیلهای برای پایداری و توسعه استفاده میشود، نه هدف نهایی.
اجزای اصلی یک کسبوکار اجتماعی موفق
۱. مسئله اجتماعی واقعی و قابل اندازهگیری: کسبوکار باید ریشه در یک نیاز واقعی داشته باشد—نه فقط ایدهای خلاقانه.
۲. مدل درآمدی مشخص و پایدار: باید بتواند خود را از طریق فروش خدمات یا محصولات تأمین مالی کند.
۳. شاخصهای اثربخشی اجتماعی: نیاز است تأثیر اجتماعی آن بهصورت دادههای قابل اندازهگیری و گزارشهای مستند قابل ردیابی باشد.
4. شفافیت مالی و گزارشگری دوگانه (مالی + اجتماعی): برای جلب اعتماد مردم، سرمایهگذاران و رسانهها ضروری است.
اهداف مالی و اجتماعی چگونه همراستا میشوند؟
راز موفقیت کسبوکارهای اجتماعی این است که بهجای دیدن «سود» و «ارزش اجتماعی» بهعنوان دو هدف متضاد، این دو را در مدلی همافزا و تقویتکننده میبینند. مثلاً:
-
هر چه فروش بیشتر شود، درآمد بیشتری برای استخدام افراد کمبرخوردار فراهم میشود.
-
هر چه محصول بیشتری عرضه شود، منابع بیشتری به پروژههای اجتماعی تزریق میگردد.
-
هر چه مشتریان بیشتری جلب شوند، آگاهی اجتماعی پیرامون مسئله نیز افزایش مییابد.
۳. چرا کسبوکارهای اجتماعی اهمیت دارند؟
در دورانی زندگی میکنیم که دولتها به تنهایی نمیتوانند پاسخگوی همه نیازهای جوامع باشند، و خیریهها نیز بهدلیل اتکای بیش از حد به کمکهای محدود مردمی، نمیتوانند ظرفیتهای کافی برای پاسخگویی گسترده بسازند. در چنین شرایطی، کسبوکارهای اجتماعی بهعنوان راهحلی ترکیبی و پایدار وارد عمل میشوند.
پاسخگویی به شکافهای خدماتی و اجتماعی
کسبوکار اجتماعی میتواند در حوزههایی وارد شود که دولت یا بخش خصوصی سنتی آنها را سودآور نمیدانند: آموزش مناطق محروم، مراقبت از سالمندان، حمایت از معلولان، پسماند شهری و…
برای مثال، شرکتی که خدمات پزشکی کمهزینه در مناطق کمبرخوردار ارائه میدهد، نهتنها یک خدمت اجتماعی ارائه کرده، بلکه با مدل پایدار خود، در بلندمدت میتواند هزاران نفر را تحت پوشش قرار دهد.
توانمندسازی جوامع آسیبپذیر
یکی از مهمترین مزایای کسبوکارهای اجتماعی این است که بهجای امدادرسانی کوتاهمدت، ایجاد توانمندی بلندمدت میکنند. مثلاً بهجای آنکه به یک خانواده نیازمند کمک مالی کوتاهمدت شود، به سرپرست خانواده آموزش داده میشود تا در یک خط تولید مشغول به کار شود و درآمد پایدار کسب کند.
این تغییر پارادایم، نهتنها مؤثرتر است، بلکه عزتنفس و توانمندی پایدار ایجاد میکند.
کاهش وابستگی به منابع دولتی و کمکهای خیریه
با افزایش فشارهای اقتصادی بر بودجههای دولتی و محدود شدن منابع خیریهها، مدل خودکفای کسبوکار اجتماعی به یک نیاز استراتژیک تبدیل شده است.
چنین مدلهایی میتوانند سرمایهگذاری جذب کنند، شرکا پیدا کنند، مشتری وفادار داشته باشند و بدون اتکا به منابع ناپایدار، توسعه یابند.
۴. مزایای رقابتی کسبوکار اجتماعی
در دنیای برندها و بازارهای رقابتی، مزایای کسبوکار اجتماعی فراتر از اثرگذاری اجتماعی است؛ این کسبوکارها مزایای تجاری ویژهای نیز دارند.
وفاداری مشتریان از طریق همدلی
مشتریان امروز بیش از گذشته نسبت به منش برندها حساساند. آنها میخواهند بدانند خریدشان چه اثری بر جهان دارد. کسبوکارهای اجتماعی، بهواسطهی خلق داستانهای الهامبخش و معنادار، رابطه عمیقتری با مخاطب میسازند و وفاداری احساسی ایجاد میکنند—چیزی که هیچ تخفیف یا تبلیغی نمیتواند جای آن را بگیرد.
جذب سرمایهگذاران مسئولیتپذیر
سرمایهگذاری تأثیرگذار (Impact Investing) در حال رشد است. سرمایهگذاران جدید بهدنبال جایی هستند که علاوه بر بازده مالی، اثرگذاری مثبت اجتماعی یا محیطزیستی نیز داشته باشد. کسبوکارهای اجتماعی دقیقاً در قلب این رویکرد قرار دارند.
رسانهپذیری و قابلیت برندینگ اجتماعی
برندهایی که “قصه” دارند، راحتتر در رسانهها مطرح میشوند. چون رسانهها عاشق داستاناند—بهویژه داستانهایی درباره کارآفرینی، کمک به جامعه و تغییر مثبت. این یعنی کسبوکار اجتماعی میتواند رایگانتر، سریعتر و مؤثرتر مطرح شود.
۵. مدلهای موفق جهانی کسبوکار اجتماعی
در سطح جهانی، نمونههای متعددی وجود دارند که با ترکیب سود و ارزش اجتماعی، تحولآفرین شدهاند.
Grameen Bank – بانک فقرزدایی
تأسیس شده توسط محمد یونس در بنگلادش، Grameen Bank مدل «بانک فقرزدایی» را خلق کرد. با اعطای وامهای خرد به زنان روستایی، توانست هزاران کسبوکار کوچک ایجاد کند و فقر را کاهش دهد—و در عین حال، یک بانک سودآور باقی بماند.
TOMS Shoes – هر خرید، یک کمک
برای هر کفشی که از TOMS خریداری شود، یک کفش به کودکان نیازمند اهدا میشود. این مدل ساده، همدلانه و شفاف، TOMS را به یکی از شناختهشدهترین برندهای اجتماعی دنیا تبدیل کرده است.
SELCO – انرژی برای فقرا
این شرکت هندی، با ارائه سیستمهای انرژی خورشیدی کمهزینه به خانوادههای فقیر در مناطق دورافتاده، توانسته نهتنها برق به خانهها ببرد، بلکه مشاغل محلی و آموزش را نیز تقویت کند.
۶. فرصتهای کسبوکار اجتماعی در ایران
مسائل اجتماعی اولویتدار در ایران (اعتیاد، اشتغال زنان، کودکان کار و…)
ایران با طیفی گسترده از چالشهای اجتماعی مواجه است که کسبوکار اجتماعی میتواند سهمی تعیینکننده در حل آنها داشته باشد:
-
اعتیاد و بازتوانی اجتماعی: ایجاد مراکزی که آموزش حرفهای و اشتغال موقت برای معتادان بهبود یافته فراهم کنند، باعث تقویت خانواده و کاهش آسیب میشود؛ و در عین حال فرصتی برای فعالیت سودآور اجتماعی است.
-
اشتغال زنان سرپرست خانوار: فروشگاههای اجتماعی یا تولیدگاههای خانگی منصفانه، مخصوص این گروه، علاوه بر درآمدزایی، استقلال اجتماعی را نیز تقویت میکنند.
-
کودکان کار و تحصیل: پلتفرمهایی که آموزش فشرده و حرفهای ارائه میدهند و برای کودکان کار فرصت ایجاد میکنند، میتوانند چرخه محرومیت را بشکنند.
این فرصتها نهتنها دارای ارزش اجتماعی بسیار بالا هستند، بلکه میتوانند جذب سرمایه اجتماعی، اعتمادی و رسانهای گستردهای نیز داشته باشند.
ظرفیتهای فرهنگی و مذهبی برای توسعه کسبوکارهای معناگرا
در کشور ما، فرهنگ نیکوکاری و نوعدوستی مذهبی، سرمایه عظیمی برای کسبوکارهای اجتماعی است. مؤسسات خیریهای که در حال حاضر وجود دارند، میتوانند با ایجاد شعبههای اقتصادی—مثل فروشگاههای محصولات حمایتی—مدلهای خود را توسعه دهند و از کمکگری صرف به تولید پایدار برسند.
گرایش مذهبی مثبت به کمک واقعی به نیازمندان، در کنار اعتماد عمومی نسبت به فعالان اجتماعی، میتواند فرصت توسعه مدلهای نوآور اجتماعی را فراهم کند.
استارتاپهای اجتماعی فعال در ایران و تجربیات آنها
تعداد فعالان در این پرسپکتیو در حال افزایش است:
-
کافیشاپهای خیریهمحور که درآمد صرف آموزش یا بیماران خاص میشود.
-
اپلیکیشنهای اشتراکگذاری غذا که مازاد غذا را به خانوادههای نیازمند میرسانند.
-
پلتفرمهای آموزش آنلاین رایگان برای مددجویان.
-
رستورانهای اجتماعی که افراد توانیاب را آموزش داده و استخدام میکنند.
این نمونهها نشان میدهند که بازار پذیرای مدلهای معناگراست و با حمایت ساختاری، قابل رشد است.
۷. چالشهای پیشروی کسبوکارهای اجتماعی در ایران
نداشتن چارچوب حقوقی مشخص
کسبوکار اجتماعی در ایران هنوز در چارچوبی قانونی قرار ندارد. بین NGO، شرکت انتفاعی، یا شرکتهایی با مأموریت اجتماعی، تعریف شفافی موجود نیست. این باعث میشود:
-
وامگیری یا جذب سرمایه برای این کسبوکارها دشوار باشد.
-
مؤسسین نگران مشکلات مالیاتی، گزارشگری و تعهدات قانونی شوند.
موانع جذب سرمایه و حمایت دولتی
سرمایهگذاران ممکن است مدل سودآوری اجتماعی را پرسود نبینند یا ساختار سرمایهگذاری خطرپذیر برای آنها نامشخص باشد.
همچنین، فقدان تسهیلات دولتی یا حمایتی برای استارتاپهای اجتماعی، مانع تحقق کامل ایدههای خوب میشود.
شک و تردید عمومی نسبت به نیتهای واقعی برخی پروژهها
اعتمادی که مردم به نیت نیک کسبوکارها دارند، محوری است. اما برخی پروژهها تنها بهظاهر اجتماعیاند و در عمل هدفشان سود بیشتر است. همین مسأله باعث شده برخی مخاطبان بهطور کلی نسبت به «کسبوکار اجتماعی» شک داشته باشند.
شفافیت مالی، نتایج ملموس و ارتباط روشن با جامعه هدف، تنها راه غلبه بر این چالش است.
۸. مسیر تبدیل ایده به کسبوکار اجتماعی
شناسایی مسئله اجتماعی و طراحی راهحل قابل اجرا
اولین گام تعیین واضح مسئلهای است که قصد حل آن را دارید—و جنبهای که ارزش حل دارد. سپس، راهحلهایی باید طراحی شود که:
-
قابلاندازهگیری باشد (مثلاً تعداد بازتوانیافتگان، تعداد زنان شاغل)
-
قابلسنجش باشد (اثر اجتماعی در چه بازه زمانی قابل مشاهده است)
-
واقعگرایانه باشد (نیاز به سرمایه اولیه و منابع بهطور واقعی برآورد شود)
تدوین مدل مالی پایدار
هر کسبوکار اجتماعی لازم دارد بتواند از طریق فروش، خدمات اشتراکی یا همکاری، درآمد تولید کند. باید ترکیبی از درآمدهای مستقیم و حمایت یا سرمایه اجتماعی به همراه داشته باشد.
مثلاً، فروش محصولات در بازار اجتماعی، خدمات مشاورهای، یا جذب اعضای حمایتکننده ماهانه.
ارزیابی اثر اجتماعی و اندازهگیری تأثیر
برای جلب حمایت پایدار، اثر اجتماعی باید قابلسنجش و گزارشدهی به بخشهای مختلف (مردم، سرمایهگذاران، رسانهها) باشد. KPIهایی باید داشته باشد مثل:
-
تعداد افراد توانمند شده
-
کاهش محسوس در آماری خاص (اعتیاد، بیکاری)
-
بازخورد مستقیم جامعه هدف
این شاخصها، پشتوانه کسبوکار اجتماعی شما هستند.
۹. تأمین مالی در کسبوکارهای اجتماعی
سرمایهگذاران فرشته، صندوقهای تأثیرگذاری، Crowdfunding
گزینههای تأمین مالی برای کسبوکارهای اجتماعی عبارتند از:
-
سرمایهگذاران فرشته که تمایل دارند در فاز اولیه سرمایهگذاری کنند اما نیاز به هدف اجتماعی دارند.
-
صندوقهای Impact Investing که سرمایهگذاری در مدل «سود + تاثیر اجتماعی» را دنبال میکنند.
-
Crowdfunding (جمعسپاری) اینترنتی که با کمپینهایی برای حمایت از پروژهها، سرمایهگذار جذب میکنند.
تفاوت در شیوه جذب سرمایه نسبت به استارتاپهای صرفاً تجاری
برخلاف یک استارتاپ تکنولوژیک صرف، سرمایهگذاران به مدل اجتماعی اهمیت میدهند. آنها بهدنبال:
-
گزارش اجتماعی واقعی
-
بازگشت مالی ملایم اما پایدار
-
شفافیت و تأثیر عینی هستند
سرمایهگذاری بومی و مشارکت اجتماعی
در بسیاری از موارد، کسبوکار اجتماعی در ایران میتواند با کمک جامعه هدف، خیرین محلی یا سازمانهای مردمنهاد محلی نیز توسعه یابد.
۱۰. ساختار حقوقی و ثبت کسبوکار اجتماعی
تفاوت با ثبت NGO یا شرکت تجاری عادی
-
NGO معمولاً خیریهای است و سودآوری ندارد یا مجاز نیست سود تقسیم کند.
-
شرکت تجاری هدف اصلیاش سود است، نه حل مسأله اجتماعی.
کسبوکار اجتماعی باید مدلی باشد که اجازه توزیع محدود سود دارد اما بیشترین درآمد صرف مسئله اجتماعی شود.
امکان ایجاد شرکتهای دو منظوره (سودآور + اجتماعی)
جایگزین میتواند ایجاد شرکتی باشد که بخشی از درآمدش را صرف مأموریت اجتماعی میکند—و مطابق اساسنامه مصوب عمل میکند.
تجربههای سایر کشورها در ایجاد ساختار حقوقی حمایتگر
بسیاری از کشورها مانند انگلستان (Community Interest Company)، کانادا (Social Purpose Corporation) و آمریکا (Benefit Corporation) ساختارهای حقوقی خاصی تعریف کردهاند که ترکیبی از مسئولیت اجتماعی و سودآوری فراهم میکنند.
۱۱. نقش زنان، اقلیتها و مناطق محروم در آینده این حوزه
توانمندسازی زنان از طریق تولید محلی و صنایع خلاق
زنان بهویژه در جوامع روستایی میتوانند از طریق صنایع دستی و مشاغل خانگی اجتماعی، ضمن ایجاد درآمد، خودباوری نیز بازیابند.
مدلهایی برای توسعه مشاغل اجتماعی در مناطق روستایی و مرزی
مناطق مرزی یا محروم میتوانند ماموریت اجتماعی و تولید محلی را ترکیب کنند؛ مثلاً گردشگری بومیمحور، محصولات محلی بهداشتی، خدمات ظرفیتسنجی اجتماعی و…
تمرکز بر اشتغال اقلیتهای قومی و مذهبی در فضای مثبت اجتماعی
برای اقلیتهایی که در حاشیهاند، مدل کسبوکار اجتماعی میتواند تعاملات ملت-محوری، احترام فرهنگی و اقتصاد غیرحاشیهای را تقویت کند.
۱۲. فناوری و نوآوری در کسبوکارهای اجتماعی
فینتکهای اجتماعی، پلتفرمهای آموزشی، اپلیکیشنهای تسهیلگر
فناوری میتواند مقیاسپذیر کردن مدل کسبوکار اجتماعی را ممکن کند. برای مثال:
-
اپلیکیشن microloan یا خردوام
-
پلتفرم آموزشی برای مناطق محروم
-
شبکه اشتراک اجتماعی کمکمحور
مثالهایی از هوش مصنوعی و بلاکچین در حل مسائل اجتماعی
-
بلاکچین برای شفافسازی کمکها و پیگیری منابع.
-
هوش مصنوعی برای تخصیص هدفمند منابع خیریه یا کمکهای پزشکی.
نقش فضای مجازی در بازاریابی و شفافسازی اجتماعی
اینترنت و شبکههای اجتماعی، ابزار قدرتمندی برای روایتگری داستان، جذب داوطلب و سرمایه و افزایش اعتماد عمومی هستند. محتواهای ویدیویی، پادکست، لایو و اینفوگرافیک از این ابزارها هستند.
۱۳. تفاوت کسبوکار اجتماعی با CSR شرکتها
CSR یک فعالیت جانبی است؛ کسبوکار اجتماعی ذاتاً اجتماعی است
CSR غالباً بهعنوان وظیفهی برند در کنار تجارت انجام میشود. اما کسبوکار اجتماعی کاملاً حول حل یک مسئله اجتماعی طراحی میشود.
رویکرد پایداری در مقابل رویکرد تبلیغاتی
در CSR، گزارش اجتماعی بیشتر برای جلب توجه یا کاهش فشار رسانهای است؛ در کسبوکار اجتماعی، اثرگذاری واقعی در مرکز استراتژی قرار دارد.
همافزایی کسبوکارهای اجتماعی با برندهای تجاری
همکاری مشترک—مثل فروش مشترک، مشارکت در کمپینهای ارزشآفرین و… میتواند برای برندهای تجاری و اجتماعی دو طرف سودآور باشد.
۱۴. راه آینده؛ ایجاد فرهنگ کسبوکار اجتماعی در ایران
آموزش در مدارس و دانشگاهها
آموزش کارآفرینی اجتماعی از پایههای تحصیلی تا دانشگاه باید باشد. دوره، مسابقه و کارگاههای روشن، حقیقت تحولآفرینی هستند.
رسانهها و داستانگویی الهامبخش
رسانههای اجتماعی و رسانههای جمعی باید داستان کسبوکارهای اجتماعی موفق را ترویج و مخاطب را تشویق کنند تا نیتهای اجتماعی واقعی را بشناسد.
تقویت اکوسیستم حمایتی
همکاری دولت، نهادهای مالی، شتابدهندهها، شبکههای کارآفرینی اجتماعی و دانشگاهها، مسیر تأمین سرمایه، منابع و حمایت ساختاری را هموار میسازد.
جمعبندی؛ سودآوری با معنا، سرمایهداری با انسانیت
کسبوکار اجتماعی ترکیبی از توان اقتصادی و تعهد انسانی است. این رویکرد نه فقط راهحل مسائل اجتماعی را پایدار میسازد، بلکه کسبوکار را با معنایی عمیقتر شکل میدهد.
اگر ایران امروز نیاز به تحولی دارد، این تحول باید از کسبوکار اجتماعی شروع شود؛ جایی که تجارت، انسانیت را در بطن خود دارد.
سودی که اثر میگذارد؛ از ایده معناگرا تا مدل پایدار
اگر میخواهید «سود» و «مسئولیت اجتماعی» را بهجای دو قطب متضاد، به یک مزیت رقابتی تبدیل کنید، این دورهها برای شماست.
در دورههای MBA و DBA دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران یاد میگیرید چگونه:
-
مسئله اجتماعی واقعی را به مدل کسبوکاری قابلسنجش تبدیل کنید (KPIهای اثر اجتماعی).
-
مدل درآمدی پایدار و قابل مقیاس برای یک کسبوکار اجتماعی طراحی کنید.
-
تأمین مالی اثرگذار (Impact Investing)، جمعسپاری و شراکتهای بومی را بهکار بگیرید.
-
گزارشگری دوگانه (مالی + اجتماعی) و روایت برند معنادار بسازید.
-
ریسک حقوقی و ساختاری را با الگوهای بومی (شرکت دومنظوره) مدیریت کنید.
-
از MVP اجتماعی تا رشد: نقشه راه اجرا، اندازهگیری و بهبود مداوم.
نتیجهی این مسیر؟ برندی که هم میفروشد و هم زندگیها را بهتر میکند.
- مشاوره و ثبتنام:
- ۰۹۹۳۰۷۷۲۷۰۵ | ۰۲۱-۸۸۹۹۸۷۴۱
وبسایت: iranbmc.com
سؤالات متداول (FAQs)
۱. کسبوکار اجتماعی چیست و چه تفاوتی با خیریه دارد؟
کسبوکار اجتماعی با هدف حل مسئله اجتماعی از طریق مدل درآمدزا عمل میکند، در حالی که خیریه بر کمک مالی متکی است و پایداری اقتصادی ندارد.
۲. چگونه میتوان اثر اجتماعی کسبوکار را سنجید؟
باید KPIهای مشخصی داشته باشد مانند تعداد افراد توانمندسازی شده، درآمدزایی اجتماعی، شاخصهای سلامت یا آموزش و… و بهصورت دورهای گزارش دهد.
۳. چگونه میتوان از کسبوکار اجتماعی کسب درآمد کرد؟
از طریق فروش محصول، ارائه خدمات، مشارکت با بخش خصوصی، همکاری با دولت یا کمکهای یکباره مردمی.
۴. آیا کسبوکار اجتماعی فقط برای فعالان بزرگ امکان اجرا دارد؟
خیر؛ بسیاری از مدلهای مؤثر را میتوان از مقیاس کوچک در محله یا روستا هم آغاز کرد؛ مهم است مدل درآمدی و اجتماعی پایدار باشد.
۵. نقش دولت در حمایت از کسبوکار اجتماعی چیست؟
ایجاد چارچوب حقوقی حمایتی، ارائه تسهیلات مالیاتی، فراهم کردن بستر جذب سرمایهگذار تأثیرگذار و آموزش نیروهای توانمند.